دل نوشته های یک پسر

هرچیز که بوده گذشته و آینده نیز نیامده....گاهی سفری به گذشته میکنم و گهگاه سری به آینده میزنم اما در حال زندگی میکنم.....

دل نوشته های یک پسر

هرچیز که بوده گذشته و آینده نیز نیامده....گاهی سفری به گذشته میکنم و گهگاه سری به آینده میزنم اما در حال زندگی میکنم.....

تن آدمی شریف است به جان آدمیت *نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

شادی حق بچه هاست به حقوق 

            بچه ها احترام بگذاریم 

 

 

کاش کسی یاد معلم‌ها می‌داد  

 
اول مهری 

 شغل پدر‌ها را نپرسند؛  

 

 وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل‌ها را
 

 و  

 

 افتخار به همه‌ی پدر‌ها را  

 

 یاد دانش آموزانشان نداده‌اند


حالا قصه‌ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد،بماند...   

 

سلام 

 

صاحب وب پرهام بوی من نمیخواستم در باره مطالب که در وب شما

  

 

چیزی بگم چون احساس میکنم شما عادت کردید  

  

   که  ازتون  فقط  تقدیر و تشکر بشه  

 

اما چون احساس کردم شما خط قرمز ها رو زیر 

 

 

 پا گذاشتی خودم مسئول دونستم در حد خودم از 

 

 

 لهجم و شهرم دفاع کنم  

  

هر چند میدونم شما در جایگاهی نیستی که  

 

 

 توانایی درک مطالب که نوشتم داشته باشید 

 

 

پس میگم قضاوت با دوستان و بازدید کنندگان 

 

 

 

 ادامه مطلب یادتون نشه 

 

 

 

 

 

اره درسته هرکی  یک جور  حرف میزنه هرکی  

  

یک جور لباس میپوشه  من منکر این نیستم که  

  

 

درست لباس پوشیدن  و زیبا صحبت کردت  تاثیری  

 

 

در  روابط اجتماعی نداره منکر نمیشم  اما شما   

  

ایا میدونید  هر قسمت از ایران  اقلیم خودشو داره  

 

 

 

 

یعنی منظورم اینه که مثلا در جنوب اکثر مردم  دارای   

 

 

  پوست سیاه و با لهجه صحبت میکنن 

 

 

 

ولی در شمال کشور تقریبا همه  دارای  

 

 

پوستی شفاف هستن  

 

 

من نمیتونم بیام  به  اونی که از شمال اومده  

 

 

احترام بیشتری بزارم چون زیباست و اونی که  

 

 

از جنوب اومده  احترام کمتری  

 

 

 

 

 

شما درست میگید 

 

 

 

اما  من بچه مشهد  هستم   به میدان میگیم  فلکه  

 

 

 

فراموش نکنید  = میگیم یادت نشه     

 

 

      به 

 

 

لطفا بفرمایید  = میگیم   خواهش میکنم 

  

 

من از بعضی کلمات استفاده میکنم که توی مشهد وقتی  

 

 

   ( میخوایم=می خواهیم) به هم احترام بزاریم  

 

 

 

    استفاده میکنیم اما شاید همین کلمات جای دیگه 

 

 

 

 و در شهر دیگه یک معنی دیگی داشته باشه 

 

 

 

مثلا در    بوشهر  به بفرمایید  شما   میگن  رو   

 

 

  ما تو مشهد میگیم برو 

 

 

ما همونطور که نمیتونیم به نوع چهره  رنگ و لباس اقلیم های   

 

 

 

 

دیگه ایراد بگیریم 

  

به همین نسبت نمیتونیم بگیم که  چرا  یکی    

 

 

  بجای کلمه ( بله) از( اره) استفاده میکنه  

 

 

ما تومشهد  وتو (خونه = خانه=منزل) کلمه( اره)  

 

 

    رو  از کلمه ( بله)  مودبانه میدونیم 

 

 

حالا اگه من باشما چت میکنم و شما میگی من  

 

 

دوست ندارم شما بگی  اره و بگو بله 

 

 

و من به جای اره میگم بله  معنیش این نیست  

 

 

 

که  از نظر من( اره) کلمه بدی هست  من برای 

    احترامی که برای شما قائل هستم  

 

 

 

 میگم بله  که شما راحت باشی 

 

 

اما من این  نظرم  هست ،  من اگه تونستم خودم  

 

 

 

با شرایط و نظرات سازنده و تمام این  آره و  بله  ها 

 

 

 

 هماهنگ کنم میتونم بگم  من یک فرد موادب هستم 

 

 

 

و در مورد  احترام  من هر وقت  تونستم به نوعی 

 

 

 

 با کسی  صحبت کنم که طرف مقابلم  

  احساس راحتی کنه و با من راحت باشه این  

 

 

 

 یعنی طرف مقابل من به همون نسبت به من  

   احترام میزاره  پس مهم زیبایی  نیست  ویا استفاده 

 

 

 

 از  کلمه( بله به جای اره) ، 

 

 

 

 شما اگه تونستی به دوستت نزدیک بشی  بدون 

 

 

 

 اینکه  پرده ای   کنار برود اون موقع میتونید ادعا کنیم 

 

 

 

 که ما روابط اجتماعی بالایی داریم 

 

 

ببخشید  برای روشن شدن شما  

 

 

و بقییه  دوستان مینویسم 

 

 

مهم اون  نیست که شما بری و بگی   شما ، 

     شما میتونی از کلمه  تو استفاده کنی 

 

 

 و احساستو به اون طرف هدیه( بدی=بدهید)  

 

 

 مهم احساسی هست که پشت کلمات می خوابه  

 

 

 

 نه کلمه ای  که استفاده میشه 

 

من شاید  از کلمه  آره  استفاده کنم  اما اون  

    آره  از صد تا بله بی  هویت بهتره  واسه من 

 

 

من بچه مشهد هستم و به شهر، لهجه و مردمی که  

 

  

میتونم بهشون بگم آره و دوستم دارن نه برای  

 

  

کلمه ای که استفاده میکنم   افتخار میکنم 

 

 

 

 

نمیدونم اما اینو باید خانواده به شما یاد داده باشه  

 

 

 که به همه باید احترام گذاشت    

  

حتی به همون گدایی که میاد در خونتون 

 

 

همون خانواد که بمن کلمه به قول شما بی ادبی 

 

 

 

 ( آره) رو یاد داده بهم این مثله هم گفته و ازم  

 

خواسته رعایت کنم 

 

 

 دیگه نمیدونم  

 

 

 

آیا خانواده با ادب شما که بهتون گفتن 

 

 

 نشان ادب گفتن( بله به جای آره) هست  

  و نشان احترام( لباس  زیبا ) این بهتون گفتن یانه 

 

 

عزیزم  واسه ما که به قول شما از کلمه بی ادبی (آره )  

 

 

 

استفاده میکنیم افتخار هست که به یک 

 

 

 نفر که دلش زیباست بیشتر احترام میزاریم  

 

 

تا اونی که لباس زیبا می پوشه 

 

 

من خانوادم بهم یاد ندادن که به جای آره بگم بله  

 

 

 

 اما بهم  یاد دادن که حرفم با عملم یکی باشه 

 

 

 

من  وقتی از ادب صحبت کنم و بیام ادامه مطلبم 

 

 

 

 از عکسای خیلی بی ادبی استفاده کنم این  

 

 

 

به این معنی هست 

  

 

 

که شما از ادب ، فقط کلمات و دیدن یاد گرفتید 

    نه عمل به همین کلمات و دیده ها  

 

 

 

 

ما مشهدی ها در این موقع مثال خوبی میزنیم میگیم 

 

 

 

{مرگ خوبه  اما برای بچه همسایه نه برای خودمون} 

 

 

 

میفهمی منظور منو که؟ 

 

  

 

ادب  اینه  نه  لباس و نوع بیان کلمات 

 

 

 

صد بار بدی کردی دیدی ثمرش را 

 

 

خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی 

 

 

 

 

از تمام دوستان  معذرت میخوام که  

 

 

سر تون به درد آوردم  

 

 

 

اما یکی از دوستان مطالبی در وب خودش نوشته بود 

 

 

 

 که من احساس کردم ایشون از روی عقل 

   این مطالب ننوشته و در نا آگاهی  

 

 

 این مطلب  ثبت کردن   

 

 

می خواستم درقسمت نظرات ایشون این 

 

 

 

 مطالب بزارم که چون  شناختی که از ایشون  

 

 

داشتم و میدونستم که انتقاد پذیر نیستن و این رو 

    تایید  نمیکنه گفتم از این طریق بگم که همه بدونن که  

 

 

 

مهم  احترام به همه مردم هست 

 

 

 

نه پر کردن وب با  افکار پوچ و بی ارزش 

  

 

 

 

همین 

 

 

 

 دوستم یادتون نشه 

 

 

با تشکر دوست شما امین کوچولو

نظرات 62 + ارسال نظر
نارنجی پوش سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:33 ق.ظ http://stoneman01.blogfa.com/

سلام داداشی
این برای اینکه اول باشم

نارنجی پوش سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:52 ق.ظ http://stoneman01.blogfa.com/

بازم سلام داداشی
باید بگم که با حرفات کاملا موافقم
اینکه من انسان خوبی باشم فقط به گفتار و طریقه صحبت کردن من بستگی نداره
باید در نظر گرفت که اگریک فرد بسیار دانا با لهجه خود صحبت کندهیچ یک از ارزشهای او مورد تعرض قرار نمیگیرد
و هیچ از ارزش او کم نخاهد شد
دیگر اینکه به صرف صحبت کردن و رعایت قوائد مکالمه فرد یک فرد خوب تلقی نخواهد شد
همانگونه که روزانه بسیاری از افراد به ما برخورد میکنند که چه بسا بسیار فصیح صحبت میکنند ولی دارای فکری بسیار مشوش و آسیب دیده و گاهی منحرف هستند
رعایت ادب بسیار خوب است
ولی اینکه همه را بخاهیم با ادب خود بسنجیم کاری بس اشتباه است
چون همه افراد یک جامعه از یک الگوی رفتاری تبعیت نمیکنند
باید بگویم که این شهری که بنام پایتخت ایران مینامیم و ادب را بر مبنای آن میسنجیم تا قبل از 300سال پیش دهکده ای بیش نبوده
در حالیکه در آن زمان شهرهای بسیار آبادی چون مشهد،تبریز،اصفهان،شیراز،کرمان وبوشهر مهد تمدن و ادب ایران زمین بوده اند
و شاعرانی بزرگ چون فردوسی از طوس،حافظ و سعدی از شیراز،فایز و نادم از بوشهر و....به این خاک و بوم عرضه داشته اند
پس بهتر این نیست که همگی به لهجه های یکدیگر احترام بذاریم؟؟
که در حقیقت باعث افزایش احترام خود شده ایم



دیگه نمیدونم چی بگم
ولی من اینو یاد گرفتم که همیشه با هم بخنیدم نه اینکه بر هم بخندیم
داداشی یادت نشه که 22تا بوس بهم بدهکاری
خب دیگه بسه
چقدر من حرف زدم
راستی اسم رمزو بگو دیگه
وگرنه آش شلغم منتظرته
بای داداشی

سلام

ممنونم که به من لطف داری داداشی گلم من فقط در حد خودم و در خد اطلاعاتم از خود و شهر و هویت خودم دفاع کنم منم همینو میگم

منظور من از این مطلبی که تو وبم نوشتم به همین حرف شما ست

( من شاید از کلمه آره استفاده کنم اما اون

آره از صد تا بله بی هویت بهتره واسه من )

من آره واسم هویت داره اما من نمیتونم از کلمه ای استفاده کنم که هویتش واسم نا مفهوم هست حالا هرچی هم زیبا باشه

من نمیتونم هویت خودم زیر ژا بزارم که بقیه بهم بگن تو زیبا صحبت میکنی

من نمیتونم داداشی

ممنون که لطف کردی و به قضاوت اومدی

من گفتم و بازم میگم

مو بچه مشدوم و به مسدی بودن خودم اتخار مو کو نوم

حلا هر کی ر چی مخه بگه بگه ماره چی سننن

تو متن بالا سعی کردم با لهجه شیرینه مشهدی صحبت کنم
اگه نتونستم از تمام برو بچه مشهدی درخواست افع دارم

همین

داداشی ممنوم که کمکم کردی و میکنی خیلی خوبی

راستی معمورا سلام رسوندن و حالتو ژرسیدن

اون ۲۲ تا بوسم مثل محریه میمونه کی داده کی گرفته :))

داداشی پشت سرت کی هست؟

خیلی باحالی خیلی

یا حق

دیانا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:22 ق.ظ http://disko.blogtaz.com

سلام
امین جووون
خوشحالم که بهم سر زدی من از ماجراهای گذشته بین شما و اقا پرهام خبری ندارم اما به هرحال حرفهای شما رو منطقی میبینم در ضمن لینکت کردم اگه دوست داشتی شما هم افتخار بده
بای تا های

سلام

ممنونم من لینک مهران پاک نکردم که دوستان برن و بیبینن که چی نوشته این دوست شفیق من

ممنونم که برای نوشته های من وقت گذاشتین منونم

و ازتون ممنونم که به من اجازه دادید که شما رو لینک کنم ممنونم مرسی


شمارو با نام دیانا لینک کردم

به امید خدا

پسرسرا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:50 ق.ظ

سلام داداشی خمبی خیلی دلم برات تنگ شده بود همش خدا خدا میکردم زود این چند روز بگذره تا برگردم مشهدمن اومدم بخدا شرمنده ام آخه توی این چند روز به اینترنت اصلا دسترسی نداشتم بعدش توی بیمارستان هزارجور ازم آزمایش گرفتند دیگه فکر کنم جای سالم ندارم
معذرت میخوام که توی این چند روز نتونستم بهتون سر بزنم آخه بابت همین مریضیه مجبور بودم یه چند روزی برم تهران دیشب آخر وقت رسیدم و خیلی هم خسته بودم نمیدونم این صدرا چرا وب آپ نکرده الان هم مدرسه است خلاصه همه بچه ها نگران شده بودند بجاش من اومدم عذر خواهی کرده باشم
راستی خیلی خوشحال شدم امو عوض کردی
مرسی
دوست دارم
صدرا&سینا
بابای

سلام داداشی

گریه گریه گریه گریه


سینا به قرآن به جون مامانم روز ده بار خوندم


خیلی بدی

سینا من تا الان ۷۹۰۰تا صلوات فرستادم

۳۷۶تا نماز خوندم

۴ روز روزه گرفتم

اندازه اینا باید بیام بوست کنم شاید اروم بشم

به قول ایمان اندازه آبی که ژشت سد دوستی هستم واسه دوستم گریه کردم


داداشی خیلی بدی خیلی اصلا با هات قهرم من داشتم دیونه میشدم

به قران به همه جا چنگ مینداختم
از همه التماس میکردم ترو دعا کنن

داداشی خیلی دوست داررررررررررررررررررررم به جون مامانم

با اینکه ندیدمت با اینکه صدات نشنیدم

اما خیلی دوســــــــــــــــتــــــــــــــــ دارم


یادت باشه ۷۹۰۰+۳۷۶+۴=۷۸۳۰۰تا بوس محکم اونم تو حرم امام رضا باید بکنمت

راستی میدونی در مقابل قولی که از امام رضا گرفتم که تو خوب بشی چی قولی دادم؟
بعدن بهت میگم

بدون بهدی دوست دارم که وقتی اومدم نظرت دیدم به قران نمیتونستم بخونم و فقط گریه میکردم

فقط گریه داداشی من از همه خدا امام رضا حضرت معصومه اما حسین از همه قول پسرونه گرفته بودم که خوب بشی

خدا جون ممنونم

نمیدونم منم می خوای مثل صدرا بزنی تو گوشم که هم رو ناراحت کردم که واست دعا کردن و مزاهمت ایجاد کردم واسشون

بیا بزن تو گوشم اما سمت راست بزن که هنوز داره جای تو گوشی ایمان درد میکنه

گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه

پسرسرا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:22 ق.ظ

سلام داداشی
همین الان آپ جمعه رو خوندم
بخدا غلط کردم معذرت میخوام اصلا قصد ناراحتیتو نداشتم چرا این کا رو کردی منو یه عمر شرمنده خودت کری آخه چرا این کار کردی من اینا برای اینکه دلم گرفته بود نوشتم اصلا قصد مزاحمت نداشتم یا این که بخوام شما رو ناراحت بکنم تورو خدا امین جون منو ببخش بخدا نمی دونم چرا نوشتم غلط کردم چرا توی اون سرما رفتی حرم اگه یه کاریت میشد اگه خدای نکرده اتفاق بدی میفتاد امین جون بخدا شرمنده ام نمیدونم چی بگم معذرت میخوام به جون خودم شرمنده امین بخدا حالم گرفته شد دیگه دست خودم نیست اشکام داره همین جور سرازیر میشه بخدا شرمنده ام کاش بهت هیچی نمی گفتم کاش فکرتو بهم نمی ریختم اصلا فکر نمی کردم این طوری بشه نمی دونم چی بنویسم نمی دونم چطوری ازت تشکر کنم
فقط میتونم خیلی ممنونم
دوست دارم اونم خیلی
یه چیزه دیگه
فکر کنم همسایه هم هستیم
منتها یه چهارراه پایین تر
منظورم آخره .............
مرسی
سینا

سلام

اره همسایه هستیم که هیچ


شاید مدرسه هامون تو یک جا باشه

چون منم ناحیه چهار هستم مدرسم

همین

نه داداشی من به خدا باورت نمیشه به حدی خوشحالم که سالم برگشتی که میگی دنیارو به من دادن

دنیارو ممنونم که خوب شدی ممنونم

سارا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:49 ق.ظ http://zendegietaze.blogsky.com

سلام! کی به داداش من حرف زده؟! (اخم) هان؟ هان؟ هان؟ به نظر من که هر کسی از روی ادب و احترامی که داره صحبت می کنه اما در حد خودش! حد هر کسی رو هم نه خانواده و اجتماع بلکه خود طرف مشخص می کنه اونم از روی شخصیت خودش! اینقدر خانواده ها هستن که یاد بچه هاشون میدن اما بچه ها دلشون نمی خواد که یاد بگیرن. مهم نیست! خدا به همه ما نگاه می کنه و به همه ما لبخند می زنه!این ما هستیم که این لبخندو به اندازه ظرفیت خودمون می گیریم.

سلام

ممنونم سارا خانوم مرسی

به خدا درسته من از کلمات آمیانه یا به قول معلم دستور زبان فارسیمون

گفتاری استفاده میکنم

اما همون گفتاری که استفاده میکنم از بهترین و موادبانه ترین کلمات استفاده میکنم

و مطمئن هستم که به تمام دینها و فرهنگ ها . زبانها . و بندگانی که خدا از روح خودش در اونها دمیده احترام میزارم

من نمیدونم چرا میگن احترام به لباسه و شخصیت به زیبا صحبت کردن هست

به قول بابام میگه هر وقت یک زمانی خودتو از یک بنده خدا بالا تر دیدی و خواستی به اون فخر بفروشی
دیگه حق نداری از اون لحظه به بعد به خدت بگی آدم

من در حد خودم به خدا باتمام وجودم به شما دوستان احترام میکنم

ممنون که به من سرزدی خیلی خوشحال شدم مرسی

من لال نیستم سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:15 ب.ظ http://kill.blogfa.com

سلام داداشی

مطالبت رو خوندم خیلی خوب نوشته بودی

فقط میتونم بگم که:

طعنه بر خواری من ای گل بی خوار مزن
من به پای تونشستم که چنین خوار شدم


امیدوارم اونی که باید بفهمه مطلبت رو خودشو نزنه به نفهمیدن.


موفقیت و پیروزی شما آرزوی ماست


بای

سلام

داداشی شما همیشه به من لطف داری و منو شرمنده خودت میکنی


امید وارم اما من گفتم که ناگفته ها نمایان بشه و واسم مهم نیست که طرف بحث من بخواد قبول کنه یا نه

داداشی این دوستم ادعا میکنه که من اسم از کسی نبوردم
اما به لهجه توهین کردن احتیاج نیست که به کسی تحین کنی

شما به مشهدی توهین کردی

فردا میای میگی چرا یکی به جای برادر میگه کاکو

یا میگی چرا برادران کردهای قوچان و بجنورد چرا به برادر میگن قارداش


ما مشهدی ها میگیم داداش

بوشهریا میگن ککا

من از این میترسم از یک کنار شهرارو شروع کنه به دور زدن و مسخره کنه و در آخر بگه منکه اسم نبوردم

این میشه قبول کرد از طرف مقابل؟


ممنون به من سر زدی

خیلی شعر قشنگی بود

امید وارم طرف بحث من منظور منو بگیره

ارسلان سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ http://11arsi.blogfa.com

سلام امین جون خوبی یا آره
داداش امین من خیلی وقت نیست که با شما آشنا شدم ولی
مطمئنن این متانت و ادبی که در شما دیدم خیلی کم جایی دیگه دیدم
اینکه کسی میاد و بخاطر لهجه و نوع گفتار کسی رو محکوم میکنه نشانه نادانی از اقلیم و فرهنگ اون آدم و یا گمراهی و خودخواهی خودش میتونه باشه
من به این آپی که کردی افتخار میکنم و همین جا میگم حق کاملا و عادلا با شما هستش
و طرف مقابل رو محکوم میکنم و بهترین مثال برای این حرف ها هم همون شعر زیبایی هست که خودت در سطر این پستت نوشتی
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
در آخرم بهت میگم
مارو یادت نشه
دوست خوبمی فعلا

سلام آقا ارسلان

ممنونم شما نظر لطف به من دارید و منم از شما ممنونم


داداشی من میدونم که شاید از نظر بعضی ها بعضی کلمات زشت باشه

اما اینو من میدونم که ما به اعنوان یک مسلمان یک شیعه و یک کسی که تو با تمدن ترین کشور جهان هستیم باید تا این حد قدرت درک خودمون ببریم بالا و از فرهنگ خودمون تبعیت کنیم

داداشی من بچه مشهدم و به مشهدی بودنم افتخار میکنم و به مردمش و نوع گویششون عشق می ورزم

شاید این یک از بدیا یا خسلت های من باشه

من تا حدی که بتونم به طرف مقابلم احترام میزارم و نگاه نمیکنم که لباسش از چی جنسی هست ایا گیرونه ارزونه

من با بابام بیشتر ایران رفتیم مثلا تو ارومیه خیلی مردم خوبی داره

شیرازی ها که هرچی بگی کم گفتی شمال مردمانی مهربون و دوست داشتنی داشته

تهران مردمانی محکم اما در محکمی دلسوزیی داره

یزد مردمانی خونگرم

اصفهان که دیگه نگو از خوبیشون

بوشهر مثل شهرشون گرمه مردمشون و ادم احساس غربت نمیکنه

کرمان از جون مایه میزارن واسه مهمونشون

اهواز زیبایی شهرشونو مردمانشون تکمیل میکنن

خراسان هم که فکر کنم بیشتر دوستان اومدن
مردومی بی ریا و دوست داشتنی حتی حاضرن جون به قربون مهمون و زائر امام رضا بکنن

من در حد خودم هر شهر از یک نقطع ایران مثال زدم

ببخشید نتونستم محبت و عشق شهر های دیگرو به تصویر بکشم

بزارید رو حساب بچه گیم

چشم من یادم نمیشه شما دوست من هستی نه؟



دوست دارم

فعلا

پسرسرا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:36 ب.ظ

سلام دادشی
هنوز نیومدی
من تا 2.5 توی اینترنت هستم
دلم برات تنگ شده؟
سینا

سینا

گریه

هومن سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 ب.ظ http://boy-bazi.blogsky.com/

سلام میکنم نگید بی ادبم

آقا امین بی زهمت اگه لطف کنید و شماره منو از توی گوشیتون پاک کنید و همینطور پیامها و آی دی من رو از توی مسنجر یاهوتون ور دارید ممنون میشم.

خوشبختانه الان داداشیهای خوبی دارید که همه کارهای شما رو چه خوب و چه بد مورد تایید قرار میدن و دیگه احتیاجی به من ندارید.

ببخشید اگه این چند وقت مزاهم شما شدیم و نگران شما بودیم شرمنده

با تشکر داداشی چرک شده شما هومن

راستی من وب شما رو از لینک داداشهام خارج کردم

چقدر خوب بود اگه آدما اینقدر دورو نبودن

خدا حافظ

جواب سلام شمارو میدم که نگی امین بی ادبه

آقا هومن اگه یادتون باشه من دیشب بهتون گفتم که شماره من آیدی من رو پاک کنید

و هومن دیشب بهتون گفتم که آیدی شما و مهران از تو یاهو مسنجرم پاک کردم

پس احتیاجی نیست که شما به من بگید


در زمن واقعا حرف شما درسته خدایش چقدر خوب بود آدما درو نبودن

مثلا جلوی تو بیان نوشتهای مهران کپی کنن که تو ببینی

و نوشتهای منو کپی کنن که مهران ببینه

ما تو مشهد به این میگیم دورو بازی

ممنون که به من لطف کردی و این کار کردی

ببخشید که من این چند روز مزاهم شما بودم واز شما دورویی رو یاد گرفتم

ببخشید که شما دوست من بوید و لی دنبال یک چیزه دیگه

جالب اینجاست که حالا من دورو هستم اره؟


ببخشید بازم ببخشید ببخشید اگه دورویی از من دیدید ببخشید

شماره همراه شمارو هم از تو گوشیم پاک کردم


خدا حافظ

سامان سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:44 ب.ظ http://www.tanhayiboys.blogfa.com

سلا م نفس خوبییی گلم یک سری بزن

سلام

به روی چشم

الانه میام

پسرسرا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:13 ب.ظ

سلام امین جون
کجایی؟ من دارم نگران میشم حالتون خوبه؟ حالا دیگه من باید منت بکشم بابا نازت خریدار داره کجایی من تا 2.5 بیشتر نیستم
سینا

من هسم اما آیدی یاهو شما رو ندارم

پسرسرا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:47 ب.ظ

سلام داداشی
من هرچی منتظرت شدم نیومدی
امین من نگرانتم آخه کجایی
چرا جواب نمیدی
من که عذر خواهی کردم
دیگه باید چه کار کنم آره بگو دیگه
تو رو خدا بگو
خودتو لوس نکن
امین بخدا من نگرانم یه خبری بده
خواهش میکنم
مرسی
سینا

سلام مجدد داداشی

داداشی نبودم بهت میگم کجا بودم

ببخشید


من الانه هستم

نگران نباش داداشی بادمجون بم افت نداره :))

یک عدد دوست سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:34 ب.ظ

سلام...
خوبی...

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من موافق حرفهای شما هستم...
هیچ کس نباید به خودش اجازه بده به رنگ پوست دیگران...به لهجه ی اونها ...و... توهین کنه...

هر قومی ..هر طایفه ای هر شهری بخصوص در ایران دارای سلایق مختلف هستند.... از نظر..شکل ...رنگ پوست ...لهجه... و...
اینها همه دارای احترام هستند... و هیچ کس نباید خودشو به خاطر اینکه توی یه شهر بزرگ یا پایتخت زندگی میکنه.....برتر از دیگران بدونه...

هر نفر با هر نژادی ... در انتخابات هم یک رأی داره... وقانون نگفته ... تهرانیها ...رأیشون دوبرابره....

.......................................................

جالب اینجاست بعضی ها تو وبلاگشون هر کثافتکاری که دوست دارن انجام میدن... وهر حرف مزخرفی که دوست دارن میزنن....وهر عکس کثیف ومستهجنی که دوست دارن میزارن... وبعد میان به صحبت کردن دیگران ایراد میگیرن.... ..تازه میگن ما هدفمون کمک به نوجوونها وجوونهاست ومیخوام به همسن وسالهای خودمون کمک کنیم.....جمع کن این مزخرفاتو..... شما توی این وبلاگهاتون عکس لخت از پسرها میزارین....داستانهای زشت رو با دقیقترین جزئییاتش مینویسین بعد میگید ما هدفمون خیره....
شما دارید شهوت دیگران رو تحریک میکنید... فکر وذهن جوونهارو دارید به سمت کارهای کثیف میبرید...بعد میگید ما هدفمون خیره...

برید خودتون رو اصلاح کنید.....
از قیامت بترسید...
از غضب خداوند بترسید...
اینو بدونید هرکسی با دیدن اون عکسها وحرفها به انحراف کشیده بشه... گناهش گردن شما هم هست......
اینو از هرکسی که دوست دارید بپرسید..... شما دارید زمینه ی گناه رو برای اونا فراهم میکنید.... مطمئن باشید توی گناه اونا شریکید....

..........................................................

آقا امین ببخشید کمی تند صحبت کردم.... دیگه مجبور شدم این حرفهارو بزنم.....

آقا امین خیلی آقایی.....
منو ببخش.....خب...
بایییی.

سلام

فقط به این دلیل تایید کردم که خودتون خواستید




فقط میتونم بگم

شما هم آقا هستی

در باره بخشش من کی باشم که لیاقت بخشش داشته باشم داداشی من خودم باید خدا ببخشه

یکی از دوستان گفت اگه می خوای خدا ببخشد از بنده خدا چیزی به دل نگیر

داداشی شما اولین کسی نبودی که به خاطر دوستی من و مهران بهم تند صحبت کردی

ولی میدونم ته دل شما چیزی نیست نه شما ته دل همه دوستان چیزی نیست

حتی همین دوستانی که حتی توی این پستم منو از لطف خودشون بی دریق نزاشتن و هر چی به دهنشون رسیده گفتن

حالا داداشی بخند
منم دوست دارم همین




لـــــــــــــــــــــــــــــوس

بــــــــــــــــای

یک عدد دوست سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:27 ب.ظ

سلام....
خوبی...
.....................................................

آقا هومن ...... آقا هومن ......


آقا هومن ...... آقا هومن ......


آقا هومن ...... آقا هومن ......


آقا هومن ...... آقا هومن ......

آقا هومن نه...نه....نه...
وب رو از تو لینک داداشات برداشتی....چرا آخه....
اینکارو نکن.... بیچاره شدم....بدبخت شدم.... اگه تو نباشی من میمیرم..... اینکارو با من نکن.....
شماره ی منو از تو گوشیت پاک نکن... بی تو دنیا هرگز.....

البته ببخشید من قصد مسخره کرن رو ندارم .....ولی شما یه کارهایی میکنید که...........

...........................

بابا بی خیال که شماره ی آقا امین رو پاک کردی.......
فکر کردی همه کشته مرده ی توهستن... که میگی شمارتو از تو گوشیم پاک کردم...یا فلان کردم...بهمان کردم...... وغیره...


ببین توهم دسته کمی از اون مهران با اون وب( پرهام بوی) مسخرش نداری....

فکر میکنید مردم گول اون حرفهاتون رو میخورن....
نه آقا....

راستی آقا هومن هدف شما هم مثل مهران کمک به همسن وسالاتونه....
شما با اون عکسهای زشت میخواستید جوونهارو نجات بدید....

آره .....( آقا مهران توجه کردی چی نوشتم...............نوشتم آره....آره...آره.....)

آره شما گفتید ما هم باور کردیم.........
........... خییییییییییلی ممنونم............

......................................................


یه جمله ی دیگه بگم......
آقا مهران...وآقا هومن.... ببخشید من اینطوری حرف زدم.... مجبورم کردید.....
پیداست که شما با این کارهاتون هدفتون چیزی دیگه است....
برید خودتون رو اصلاح کنید......
البته نه اینکه ما خیلی کار درستیم...
نه....همه گناه کارن ... ولی نه اینطور دیگه..... من هیچ وقت به خودم اجازه نمی دم که بخوام جوونهارو گرفتار گناه بکنم... خدا اون روز رو نیاره...






آقا آمین.....بازهم ببخشید...
بایییی

سلام


چی بگم به خدا میدونم



خواهش میکنم

به امید خدا

فتوا سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:11 ب.ظ http://fetvapesar.blogfa.com/

سلام ممنون که خبر دادی اپت رو تا اخر خوندم من نمیدونم منظور اون طرف چی بوده و دلمم نمیخواد پیگیر بشم... ولی یه چیزی رو بهت بگم همشهری یادت باشه در هیچ مقطع زمانی اون چیزی که نیستی رو نمایان نکنک که همش واست بد بیاری داره... من یه عمری توی پاییین شهر مشهد بودم و هستم اصلا برام مهم نیست که حتی خود بچه مشهد به لهجه ام بخندند (البته اگه بخوان تاوان شو بدند) من با لهجه مشهدی خیلی حال میکنم (البته همه با لهجه شهرشون حال می کنند) حتی شهرهای دیگه هم که میرم با غلضت بیشتری صحبت می کنم که هر کس نمی تونه ببینه چشش در بیاد
من همه دوستام رو عمو خطاب می کنم ..اصلا برام مهم نیست هر کس هر برداشتی داره
وقتی کسی رو مخاطب قرار می دم بهش میگم.. یره..اصلا برام مهم نیست هر کس هر برداشتی داره
موقعی که هر کسی رو میخوام قسم بدم می گم:جون تو یا جون ما ...اصلا برام مهم نیست هر کس هر برداشتی داره
و هزاران مورد دیگه....شما هم به این لهجه کمال افتخار رو بکن و باهاش عشق کن

سلام

داداش گلم نوکرتوم

من بچه مشهد هستم اما خیلی لهجه قلیز ندارم اما در حد آمیانش میتونم حرف بزنم

اما بعضی از دوستان فکر می کنن چون توی تهران زندگی میکنن
حق دارند به همه توهین کنن

داداشی یکی از دوستام نوشته بود که تهران تا ۳۰۰سال پیش یک دهات بیشتر نبوده

در صورتی که مشهد و شیراز و تبریز و بوشهر از شهر های بزرگ و دارای فرهنگ اصیل هستن

داداشی مهم نیست که کجایی مشهد هستی قله ساختمان باشی یا سجاد مهم اینه وقتی میری شهر دیگه با لهجه صحبت میکنیم همه و افتخار ما اینه که مشهدی هستیم

داداشی من همینو خوب فهمیدم که بچه مشهد نگاه نمیکنه همشهریش کجایی مشهد میشینه
و اولین گذینش اینه که همشهری هم هستن و هم دیگه رو تا پای جون همو همایت میکنید حالا می خواد بچه سجاد باشه خیام باشه یا پنج راه یا ساختمون یا نوده

همه بچه مشهدیم و مهم اتحادی هست که بینه مون هست

درسته؟

من که بچه خیام هستم وقتی ببینم یکی از همشهریام کمک میخواد میرم کمکش اینو مامان بابا هامون بهمون یاد دادن

و جامعه بهمون نشون داده

همین

پس بازم میگم مشهد شهر عشق

................................

قسد توهین به تهرانی ها رو نداشتم چون من خودم با ۳ ۴ تا تهرانی دوستم که خیلی با مرام و لوتی هستن

اما بعضی دوستان نوعی رفتار میکنن که آدم .........ولشکن بی خیال


مهم اینه که همه زیر پرچم ایرانیم و عاشق ایران


یا علی

رضا (Best Boy) سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:49 ب.ظ http://shirazboys.blogsky.com

سلام داداشی
خیلی خوشم اومد از این همه شهامت
عالی بود
خوشحالم که به نظر من رسیدی
موفق باشی
بای

سلام آقا رضا

ممنونم که به من سر زدید

داداشی من طاقتم زیاده تا جایی که مربوط به خودم باشه ولی وقتی یکی بخواد به نژادم . دینم . فرهنگم . لهجه . و گویش مردمانم . و مخصوصا به شهرم توهین که رو درواسی رو کنار میزارم

من تا حدی که به خودم مربوط باشه جنبه دارم اینو بهتون قول میدم

اما من نمیتونم ساکت باشم که یکی بیاد به فرهنگ لهجه و شهرم توهین کنه و بخوام ساکت بمونم

اگه یک روز این اتفاق بیفته و من ساکت باشم شما میتونی مطمئن باشی که من مردم شک نکن

درسته به قول خیلی از دوستان که تو این پست بجوای قضاوت صحیح فوش های که در خانوادشون گفته میشه و فرهنگشون نشون هم میدن من یک بچه ...... بیشتر نیستم
اما به همین افتخار میکنم با اینکه بچه ..... هستم میتونم از لهجم دفاع کنم

حالا هرکی هر چی می خواد بگه

آقا قبول ما بچه ....... هستیم شما که بچه ......نیستی اگه یکی بهت بگه لهجه اصفهانی مزخرف هست بازم میای بهش بگی ببخشید؟؟؟؟؟؟؟ اگه این کار میکنی که چشم تمام اصفهانی ها روشن دمتون گرم با این همه غیرت

ولی من میدونم همون جا هم از دفاع از شهرت و فرهنگت بر میخیزی
و اونجا هست که من میام و جبران میکنم بدی تورو و این یک مرد به قضاوت میشینم اگر لیاقت قضاوت داشته باشم

واسه کافی هست که بدونم یکی میاد و اینجا خودشو خالی میکنه و من دارم باعث میشم که یک مسلمون اروم بشه واسم کافی هست ممنون که منو برای خالی کردن دردات انتخاب کردی

.......................................................

از همه اصفهانی ها معزرت می خوام چون آپی اصفهان در این قسمت(فوش دادن)بیشتر هست و اکسریت هست اصفهان مثال زدم

..........................................................
در صورتی که یکی از زیبا ترین لهجه هارو اصفهان داره

بازم ازره منو پزیرا باشید (بچه های اصفهان) مهد فرهنگ ایران

یا علی
.................
من اینارو تو نظر آقا رضا بیان کردم چون میدونم آقا رضا منو دوستداره
و ازم ناراحت نمیشه

ممنون آقا رضا

داریوش سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:09 ب.ظ http://dariush1.blogfa.com

سلام آقا امین
اول از هر چیز خواهش میکنم تو حرم امام رضا برامون دعا کنی تا همه عاقبت بخیر بشیم. در مورد مطلبی که نوشتی منم قبول دارم که همه مون باید حرف و عمل مون یکی باشه ولی باید قبول کنیم که انسان جایز الخطاست و اگه یکی از ما اشتباهی مرتکب شد باید بقیه سعی کنن که اونو راهنمایی کنن اگه درست شد و به اشتباش پی برد که چه بهتر و اگر هم بازم به اشتباش ادامه داد که دیگه به ما ربطی نداره و ما حداقل از خودمون راضی هستیم نه اینکه بیام اشتباهشو بذاریم تو بوق و کرنا ... البته این نظر شخصی منه
و در آخر هم یه گله زتون دارم من خودم اهل برازجان (بزرگترین شهرستان بوشهر) هستم و تا حالا هیچ جای استان نشنیدم که به برو ــ بگن رو من که این کلمه رو فقط در بعضی شعر ها اونم به خاطر اینکه قافیش جور بشه از فعل امر برو از رو استفاده میشه و در ضمن کلا ایرانیا در مواقعی که میخوان به طرف مقابل احترام بذارن به جای برو که یه کلمه امرگونه است میگن بفرمایید
بله مسلمه که هرجای ایران یه لهجه خاص دارن و به اون لهجه افتخار میکنن ما هم از این قائله مثتسنی نیستیم...
انشاالله همیشه موفق باشی رفیق
خوشا به سعادتت

سلام

ممنونم که شما به من لطف کردید و نظر خودتونو گفتید

به روی چشم حتما داداشی

اما در باره النی کردن اشتباه داداشی من اگه یک اشتباهی بکنم میام میگم اشتباه کردم و سرم میندازم ژایین

مثا آپ ۴ خودم که اشتباه کردم و از همه معزرت خواستم
و حتی یک آپ هم واسش کردم

اما داداشی حرف شما متین هست که نباید داد زد اشتباه یکی رو

داداشی

یک وقت هست که اشتباه به شخص بر میگرده یعنی شما به من ایراد میگیری که مثلا امین تو نباید اینجوری راه بری انو میشه داد نزد

اما وقتی یکی برای چندین بار پیا پی میاد مو توهین میکنه دیگه من احساس میکنم این میشه یک عادت

ولی هر شما هم قبول دارم

داداشی در باره کلمه رو من از یکی از دوستام که بچه بوشهر هست سوال کردم و ایشون گفتن که ما میگیم ( رو ) اما من منکر این نیستم که بفرمایید کلمه احترام هست

اما داداشی من میگم چرا ما باید زبان گفتاری رو مسخره کنیم

منم میتونم کتابی صحبت کنم من منظورم اینه چرا ما باید زبان گفتاری یک تایفه رو بزاریم مقابل زبان نوشتاری و زبان گفتاری اون طایفه رو مسخره کنیم

من نگفتم بله بده


من گفتم که چرا ما برای اینکه نشون بدیم بله خوبه میایم و میگیم اره بده

داداشی اره یک کلمه از زبان گفتاری هست اما بله نوشتاری هست

من میگم منه مشهدی وقتی دارم از روی کتاب می خونم لهجه ندارم
ولی وقتی دارم حرف میزنم لهجه دار میشم

مثلا از رو کتاب در زبان نوشتار میخونم(من دارم میروم)
ما همین تو گفتار و با لهجه مشهدی میشه(مو داروم موروم)

من اینو میگم من نباید برم این دو جمله رو بزارم کنار هم و بگم کدوم خوبه کدوم بد

شاید جمله بالایی زیبا باشه و در تمام کشور همه با این صحبت کنن

اما جمله دومی هم برای مردمانی که با این سبک حرف میزنن زیباست

داداشی من نگفتم که من گفتم مقایسه بده


همین

ببخشید خیلی حرف زدم ممنونم که نظر دادی

ماهی خانوم سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:36 ب.ظ http://blackjoker.blogsky .com

سلام اقا کوچولو
بلاگ زیبایی دارین
کاش یه روز همه به این نتیجه برسن که هر ادمی برای خودش شخصیت و ارزش داره

خوشحال میشم به اقیانوس زندگی من سری بزنید

سلام

اره ممنونم که به من سر زدی

چشم میام

مهران سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:49 ب.ظ

میشه لطفا بنویسید کی بشما یا کسی دیگه توهین کردم؟
به همون امام رضا قسم میخورم تا حالا توهین به هیچکی نکردم .
حالا شما به امام رضا قسم بخور و بنویس کی و کجا به کسی بی احترامی کردم؟

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟

غزل چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:24 ق.ظ http://www.donyaye-elm.blogfa.com

سلام داداشم . الهی من بمیرم چرا تو انقدر گریه کردی ؟؟؟؟؟؟
مگه به آبجیت قول ندادی که دیگه گریه نکنی؟؟؟
داداشم نمیدونم تو وبم بمونم یا برم ؛یه عده از دوستانم میگن بمون اما من بدون دوست عزیزم رامونا هیچ حسی برای آپ کردنم ندارم ... اما الان حضور شما دوستانم کلی بهم انرژی میده ...
داداشی نمیدونم چرا دوست عزیزم دوست صمیمیم رامونا فکر کرده من از اومدنش ناراحت شدم!!!! به همین خاطر رفت ......
حق داری داداشم وبم غمگین شده . چشم سعی میکنم دوباره فضای وب مثل قبل بشه... اما به کمک همه ی دوستانم نیاز دارم...
نه داداش امینم آبجی غزل هیچ وقت زیر قولش نمیزنه من اگرم برم به وب تو داداشم حتما سر میزنم و غلط املاییت میگیرم تا کس دیگه ای داداشم و مسخره نکنه
البته هیچ کسی حق نداره داداش من و مسخره کنه چون پشت امین جان یک آبجی غزل مثل شیر وایستاده .............
راستی داداشم به نظر من اون کسی که به لهجه و فرهنگ و ..... کسی توهین میکنه این نادانی اون فرد و میرسونه اما خیلی خوب از خودت دفاع کردی داداشم آفرین
و یک خبر عالی برای بهترین داداشم : نمره اینبار املات شد ۱۷
غلط املاییتم: مودبانه - قائل -انتقاد پذیر.
راستی داداشم رفتی حرم برای آبجی غزل هم دعا کن و به امام رضا بگو آبجی من و بطلب ؛ نمیدونم چرا الان یک هفته است دلم بدجوری هوای مشهد امام رضاشو کرده................
خوب داداشی ببخشید اگر دیر اومدم از بعد دانشگاه کلاس داشتم از این به بعد زودتر میام .
منم دوستت دارم داداش امینم ...

سلام داداشی

خدا نکنه آبجی من فکر کردم شما هم می خوای بری

آبجی جون من خیلی دوست دارم خیلی
چشم من برم حرم شمارو یادم نمیشه

مرسی با این همه کار میای و به من سر میزنی
ممنون

شغال چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:34 ق.ظ

نمیدونم چی بگم غم تنهایی دیونه ام کرده هیچ حرفی برای گفتن ندارم ببخشید

سلام

چی بگم خدا بزرگه

ممنون به من سر زدی

اشکان چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:27 ق.ظ http://bighararboys.blogsky.com

درود بر امین کوچولو

خوفی؟

با حرفات کاملا موافقم
در کل زیبایی ایران و زبان شیرین فارسی به همین گونا گونی لهجه و گویش محلیه
من که لذت میبرم
به نظر من هر گلی یه بویی داره
همونقدر که گویش مشهدی زیباست
گویش اصفهانی شیرینه
همون قدر که شیرازی قشنگه؛شمالی خوش اهنگه
و...
در کل همه با هم زبان فارسی رو شیرین کرده
راستی امین جون باید بگم که اون کسی که در موردش نوشتی تهرانی نیستا!
اتفاقا تهران همه جور لهجه ای پیدا میشه تهران که لهجه خاصی نداره
تهران مردم بیشتر از کلمات عامیانه استفاده میکنن مگر جایی که رسمی باشه

متنفرم از تظاهر نمایی و ریا کاری...
متنفرم از کسایی که دم از ادب میزنن و هزار جور کثافت کاری میکنن
از کسایی که دم از دین میزنن ولی وقتی منافعشون به خطر میافته دینم زیر پا میزارن
متنفرم از کسایی که دم از ازادی میزنن ولی خودشونو تو زندونشون حبس کردن
متنفرم از دروغ
از تظاهر
از ریا...

حرفای خوبی نوشته بودی داداشی
شب بخیر

سلام داداشی


کل حرف منم همین بود که شما گفتی

مزاحم کوچولو چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:37 ق.ظ http://mozahemkocholo.blogfa.com

سلام،

امین جون سلام

دوست عزیز ........... من نه دنبال حاشیه ام و نه دنبال دو به هم زنی

حرفات کاملا درست .......... اما یه چیزی این کوچکتر می گه دوست دارم به عنوان یه صحبت دوستانه بینمون باشه

با این آپت خیلی گرد و خاک کردی .......... عزیز .... اما این درستش نبود
من نمی خوام که از مهران دفاع کنم
هم تو دوستمی و هم مهران
من طرف انصافم

تا اونجایی که من دیدم و خوندم وبلاگ مهران توهینی نداشت
اون به شخص و یا اشخاص مورد نظری بی ادبی نکرد ........ اون اینگونه نوشت چون از دید خودش درست بوده
من هم می تونم بنویسم که بچه ها : از این به بعد به جای داداش بنویسیم کاکو
جنبه گفتاری تا نوشتاری فرق می کنه

ما دوستیم و یه خانواده
امین جون می دونم که هم تو و هم همه بچه ها این موضوع رو می دونن که هر کس میاد به دنیای وب داری ......حتما یه مشکلی داره ....... کمبود احساسی ...... عاطفه ای .........محبتی و نمی دونم یه مشکلی اونو آزار می ده
ما نباید که آتیش بیار معرکه باشیم و هی به این شعله کینه دامن بزنیم

مهران عقاید خودش رو نوشتهبود ........ شما تنها از مشهد نیستید که آپ اون رو خونده ....... من هم خوندم .... دیگری از اهواز ........ اراک و.......... تهران و .......همدان و ....... لرستان و ......نمی دونم خیلی جاهای دیگه سر زدند و آپ آقا مهران رو خوندند .......... شما چرا به خودتون گرفتید و ناراحت شدید

ما حد اقل یک بار به همدیگه گفتیم داداش ........پس باید که احترام و شخصیت همدیگر را نگه بداریم ........ شما اگه با مهران و آپش مشکل داشتید باید از طریق نظر به اون و یا چت ..... اونو از اشتباهی که کرده آگاه می کردید ..... نه اینکه با آپتون که همه میان و می بینن ، اونو ضایع کنید و همه جا جار بزنید که مهران فلان و مهران فلان

بابا گیرم که اون اشتباه کرده .......... دوست اونه که مشکل و اشتباه دوستش رو در خفنا بیان کنه ......نه در جمع
مهران پسر خوبیه .........شما هم گل هستید
خدا می دونه که من برای همه دوستان و عزیزان دنیای مجازی یک اندازه و در یک حد احترام قائلم ......فرق بین کسی نمی گذارم .....


شما می تونستید ....... اگه مشکل شخصی با مهران داشتید ....... ثوا از وبلاگ حل کنید ..... نه اینکه اونو سکه یه پول کنید .

به هر حال من کارت رو مقبول ندیدم .... البته منو می بخشی که اینقدر رک نوشتم ........دوست داشتی نظرم رو ثبت نکن
من برای شما گفتم نه دیگران

نه چنان نرمی کن که دیگران بر تو فائق آیند
نه آنقدر خشکی کن که دیگران از تو زائد گردند

سعدی

منظورم اینه که نه بد کسی رو بگو در جمع و نه توقع داشته باش که دیگران حتما خوبی تو را همه جا بازگو کنند .

منو ببخش
امیدوارم که همیشه سالم سر حال باشی

موفقباشی داداش

بای

سلام

ببخشید آقا مرتضی(مراهم کوچولو) من سعی میکنم همیش آدمی منتقی باشم

و در حد توانم با منتق برخورد کنم

آقا مرتضی من احساس میکنم شما از موضوع آگاهی کامل ندارید
ببخشید من اینو میگم شرمند چون من از ادمایی که رک حرف میزنن بسیار خوشم میاد

پس با اجاز به من اجازه بدید منم رک حرف بزنم

اقا مرتضی من در کل میتونم بگم بالای ۱۰ بار هست که به مهران میگم که مهران جان لطفا در استفاده از ادبیات یکم دقت کن یا در داستانات

آقا مرتضی نمیدونم شما با چه نگرشی به وب مهران میرید اما من
اما من با این نگرش میرم که مهران هم سن منه اما آقا مرتضی من تو مدرسه در باره همه چی با دوستام حرف میزنیم اما هیچ وقت نمیتونیم با سمیمی ترین دوستمون به این سراحت حرف بزنیم یا داستان اتفاقی که واسمون افتاده بدیم اون که مثلا بیاد تو وبش بزاره

نمیدونم منظور منو میفهمید یا نه اما من فکر کنم واضح گفتم

خوب آقا مرتضی شما میگی که به کسی یا شخصی توهین نکرده

آقا مرتضی من یک اخلاقی دارم وقتی چت میکنم یک سیو میکنم هنوزم دارم سیوشو

من شب قبلی که مهران این پست بزاره داشتم با اون بحث میکردم

به من گفت تو چرا از (اره)استفاده میکنی آره یک کلمه بی ادبی هست شما باید بگی (بله) منم چون احساس کردم ناراحته به احترامش میگفتم بله

بعد اومد گفت تو (یعنی من)بی سوادم چون املام غلط داره

بعد اومد گفت تو چرا اینجوری حرف میزنی و شروع کرد به مسخره کردن

اون شب ازش ناراحت شدم چون بهم گفت تو از کلمات بی ادبی استفاده میکنی
منم گفتم نه

آقا مرتضی

فرداش اودم تو وبش دیدم همونایی که دیشب به من گفته خیلی سریح و راحت نوشته

به قول مهران ما مشهدی ها فقط از کلمه آره به جای بله استفاده میکنیم

پس به من حق بده که من ناراحت بشم

من وقتی می خوام یک پست بنویسم از ۱۰ نفر نظر سنجی میکنم و مینویسم

حالا حساب کنید من بیام و با شما صحبت کنم و بگم و شما هم بگی

بعد من بیام یک جوری بنویسم که شما متوجه بشی که باشما و گفتهای دیشب دارم اشاره میکنم و تو این مطلب خودم بیام و توهین بنویسم مثلا چرا شیرازی ها میگن کاکو چرا نمیگن برادر

شما ناراحت نمیشی

من حرفای شما رو قبول دارم

آقا مرتضی اونی که به اعنوان راز مهران به شما گفته منم خبر دارم
اما این باعث نمیشه که بیاد هرچی بخواد بگه ما هم بگیم هرکی میاد تو دنیای وب یک مشکل داره
متوجه هستی منظور منو؟

اقا مرتضی من تنها مشهدی نیستم که میخونم میدونم اما تنها مشهدی هستم که شب قبلش سر همین مشهدی بدن با اون بحث کردم

آقا مرتضی من اگه می خواستم جار بزنم که اندازه موهای سرم میتونستم بنویسم
چرا ما ایرانی ها اینجوری هستیم . من نباید وقتی یکی ازم انتقاد میکنه اونو در مقابل خودم ببینم
آقا مرتضی من به هیچ کس توهین نکردم فقط انتقاد کردم که چرا یکی به خودش اجازه میده به نوع گویش یک نفر توهین کنه
من اینو گفتم
من نه گفتم مهران فلانه نه گفتم مهران پش مدانه

من کسی رو سکه یک پول نکردم من ۲ بار به مهران و دوست مشترک من مهران تذکر دادم
شما میتونی تاریخ پست من رو با تاریخ پست مهران مقایسه کنی و فاصله زمانیشو ببینی چقدر هست
پس زمان کافی داشته واسه درست کردن مطلبش درسته؟
من اگه اشتباه میکنم سریع میرم اشتباهم درست میکنم
یا مثلا از روی نا آگاهی میام مطلبی مینویسم که به یکی بر خورده
میرم درستش میکنم
اگه من بر اون مطلب پا فشاری کنم یعنی من با آگاهی نوشتم و منظورم با همون شخص بوده



آقا مرتضی من اگه می خواستم بد کسی رو بگم الان اینجا نبودم
و نه توقع زیادی از کسی ندارم

فقط همینو میدونم

از کوزه همان تراود که درون اوست
نمیدونم که درست گفتم یا نه حفظیاتم هم نم کشیده شرمنده

آقا من تا حد توان از خودم و پستم دفاع کردم و احساس میکنم که این بهترین کاری بود که میتونستم انجام بدم

و اینو بابام بهم یاد داده که

هرکی اومد انتقادی ازم کرد بدونم دوستمه

دشمن مشکل ادم نمیگه و میگه خواهم بهت گفت
اما دوست مثل یک آینه هست و عیبتو بهت میگه حتی اگه ناراحت بشی

من از اون آدما سعی میکنم باشم که به آینه بیشتر عشق میورزم تا به دشمن

ممنون که با دقت دو مطلب خوندید و به قضاوت نشستید
نمیدونم من در حد خودم از خودم دفاع کردم

شما منو ببخشید که رک حرف زدم

دوستدار شما امین کوچولو

اشکان چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:41 ق.ظ http://bighararboys.blogsky.com

راستی امین جون بهت تبریک میگم
بابت این که دوستت برگشته

فیلا

سلام

ممنونم که واسه اون دعا کردید به خدا میگی دونیا رو بهم دادن


ممنونم


یا علی

رضا (Best Boy) چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:42 ق.ظ

سلام
خوبی
دیشب اعصابم رو خرد کردی
من هم ناراحت شدم
چته تو
تحت تاثیر صحبت های من قرار گرفتی؟
یکباره گفتی میخواهی بری
نه تو باید بمونی
من هم میام بهت سر میزنم
ضمنا اشتباه نکن و بزرگترین راز زندگی تو فاش نکن
برای خودت میگم و اگر نه برای من فرقی نمیکنه
داداشی میدونم از دست من ناراحتی ولی نرو
من دیشب به خدا تا ساعت ۳ داشتم با خودم کلنجار میرفتم
همه حرفایی که از اول دوستی به من زدی قبول دارم
ولی حرفای دیشب رو نمیتونم باور کنم
اخه چرا تو باید اینجوری باشی
این همه ادم
چرا تو
ببخشید حالم خوش نیست

سلام

داداشی من عین واقعیت بهتون گفتم شما ناراحت شدی ببخشید


منو ببخشید نمیدونم چرا ما احساس میکنی وقی یکی می خواد یک حرفی بزنه که برای ما خوشایند نیست خود اون طرف با ارومی میگه

اقا رضا من خودم بیشتر از شما عذاب کشیدم که اینو بهتون گفتم
بازم ببخشید

ولی واقعیت داره همین

ببخشید فکرتونو مشقول کردم

این نه دسته منه نه دست شما

خدا خواسته و باید به خواسته خدا احترام گذاشت نه؟

من گفتم باید برم نگفتم میخوام برم

این خواسته من نیست

داداشی شما میدونی ما انسان ها بعضی وقتا در باتلاق باید ها گیر میکنیم

که هرچی دسته پا بزنیم بیشتر تو باید ها گیر میکنیم

ببخشید اعصاب شما رو خورد کردم

دارم متن خدا حافظی رو اماده میکنم

تا ببینم خدا چی می خواد

شرمنده

محمد جابر چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:55 ق.ظ http://www.torkaman.blogsky.com/

سلام داداش گلم خوبی کارت درسته این حرفارو بی خیال . سلام منو به امام رضا برسون من که هرچی صداش میزنم اعتنا نمیکنه....

موفق باشی ممنون از وبم تعریف کردی . وب توهم عالیه یجورایی خاص محتوا و نوشتهاش

موفق باشی

یا علی

سلام

سلا م داداشی گلم

ممنونم که به من لطف دارید من دوستان میدونن که من آدمی نیستم که به خوام رو در واسی کنم واقعا وب زیبایی دارید


داداشی چون من تو وبم از ته ته ته دل مینویسم شاید یکم فرق کنه مهتوا و نوشته هاش

داداشی چرا ما همش باید فکر کنیم برای رفتن ژیش یک بزرگی باید حتما یک واسته جور کنیم یا یک پارتی داشته باشیم
داداشی من اینو میدونم که شاید واسته و پارتی برای ما جواب بده
اما اینو خوب میدونم
که پیشه خدا و دوازده امام مخصوصا امام رضا هرچی بی واسطه تر بری بهتر جواب میگیری

واسه حرم رفتن احتیاجی به رفتن تو صحن آزادی و نگاه کردن به گنبد نیست

شما میتونی چشم سر ببندی
و چشم دل وا کنی
بعد بگی یا ضامن آهو منو ضمانت کن

بعد خودتون احساس میکنید دلتون کجاست بعد اون موقع میشه گفت که ما با کسی سر کار داریم که احتیاج نیست فزیکی بریم پا بوس

اینو شک نکن داداشی تو حرم دل آدم بیشتر هواشو دارن تا جسم ادمو

ببخشید خیلی حرف زدم شرمنده

احسان امو چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:41 ق.ظ

سلام

اولین اشتباهت اینه که چت میکنی ...

دومااون عکسی که آخره خیابونش میرسه به حرم رو سیوکردم ...
میدونی وقتی دیدمش چه حالی شدم ...................
سوم اینکه بی خیال هرکی میخوادتووبش هرچی میخوادبنویسه
مهم اینه که شماتووبت چی مینویسی وگرنه وبهای بیخودزیادهست ...
واینکه خوب ماهم همینطوریم
مثلااگه بخوام به لهجه خودمون بنویسم تووب که کسی نمیفهمه !
یعنی بد میفهمنن
منم دوست دارم بادوستام خیلی راحت باشم
ودوست دارم اونها هم قبول کنند
یه خاطره برات بگم یکم بخندی وول کنی این حرفهارو :)
یه باربایه کرمانی آشناشدم تونت
بعدشمارمودادم بهش زنگ زدمنم اولین بارم بودبایه کرمانی صحبت میکردیم خلاصه بعدازسلام واحوالپرسی اون پسرشروع کردبه صحبت کردن نیم ساعتی بالهجه ی
غلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییظ
کرمانی بامن صحبت میکرد
منم بعدش بالهجه غلیظ اصفهانی گفتم
بعده نیم ساعت گفتم دادا جون میگم من که هیچی نفهمیدم ازحرفهات خوبه قطع کنیم آ همون اس ا م اس بازی رو ادمه بدیم ...
یاروازخنده غش کرد پشته گوشی :)
اماخدائی نفهمیدم که چی گفت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خوب هرکسی یه لهجه ای داره ...
یه تکه کلامی داره

***************************
اینا ماله آپت بود نسبت به نظرها ت بگم که ببین یه چیزی رو جدی بهت بگم آویزه گوشت کن واسه همیشه
******************************
اصلانگرانه این نباش که کسایی که تونت باهات آشنامیشن باهات قهرکنندیادیگه باهات دوست نباشندخودت روناراحت این موضوعهانکن ...
البته بایدفراموش نشه که من همه رونگفتم ...
ببین بچه های الان همه زرنگ شدن
کم هوش تواین مملکت خیلی کم شده
ماشالله بچه هاهمه درک وفهمشون زیادشده
باورکن همه همه همه
هرکسی که بره تویه یه وب و نوشته های یه وبی رودنبال کنه میفهمه که طرف دروغ میگه راست میگه و...اصلاطرف چیکارست....پس اونهادارن خودشون روگول میزنن


اونهابازی رو شروع نکرده باختن...

اونهاهمیشه بازندند...

وبازنده ها همیشه فراموش میشن ...


پس مواظب خودت باش مواظب رفتارت باش مواظب دوستات باش...

چون تو یه بازنده نیستی وبعدهاازت یاد میشه اونم به خوبی ...

(فک کنم دوباره زیادحرف زدم !!!)


پس فعلابابای

سلام

داداشی ممنونم

بابط جملات اولی شما فقط میتونم بگم چشم


داداشی خدا که آدما همیشه تو این دونیا ببازن

ما باید دعا کنیم و از خدا بخوایم که تو اون دنیا مارو نبازونه که راه
برگشتی نیست


داداشی به خدا انقدر خوشحال شدم که واسم نظر گذاشتی

نمیدونم چرا اما احساس قرور کردم

چون اون موقع ها که میومدی و میگفتی

(آپم بیا)

من احساس میکردم باهام قهری

ممنونم کهمنو دوست داری مرسی

منم شما رو دوست دارم همین

داداشی حرچی حرفم بزنی به من نمیرسی :))

یا حق

داریوش چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:54 ق.ظ http://dariush1.blogfa.com

سلام آقا امین گل و گلاب
فقط خواستم بگم خیلی گلی
همین

سلام

منم می خواست بگم

خیلی لــــــــــــــــــــــــــــوسی


همین


خیلی با حالی


همین

صدرا چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:49 ب.ظ

لطفااین نظر خصوصی بمونه
سلام صدرام
خوبین ببین امین جون یه اتفاقای دراه میفته من بی خبرم یه خواهش دارم رک و پوسکنده به من بگو مثل اینکه شما خبر داری و من بی خبرم اگه جوابمو دادای که هیچ خیلی هم ازت ممنونم اگه ندادی ۲تا راه حل داره
دوم اینکه دوباره ازت خواهش میکنم که بگی خوب حالا چی بگی اینکه توی نظرات سینا اون طور عذر خواهی برای چی بوده آپ جمعه رو هم خوندم من الان مشکوکم یه پیغام خصوصی برای سینا گذاشته بودی و گفتی من نخونم منم نخوندم فقط راستشو بگین چی اتفاقی افتاده که من بی خبرم
اول اینکه اگه به من نگین چه اتفاقی افتاده به جون خودم باهات قهر میکنم دیگه به وبت نمیام اینو مطمئن باش بهت قول میدم این کار انجام میدم و دیگه اینکه من که صمیمی ترین دوست سینام ندونم چه اتفاقی افتاده با خود سینا هم قهر میکنم یعنی دیگه خونشون نمیرم و اصلا فراموش میکنم یه دوستی به سینا داشتم خود سینا هم میدونه که اگه من بخوام یه کاری رو بکنم اگه بمیرم هم اون کارو انجام میدم و سرقولم می ایستم امین تورو خدا ازت خواهش میکنم فقط به من بگو چی شده این بیماری خونی که نوشتی مال سینا هست یا نه اینکه رفتی همه جا گفتی برای دوستم دعا کنید برای سینا بوده سینا باری چی رفته تهران اون آزمایشها برای چی بوده فقط همین به من بگو چی شده
امین ازت خواهش کردم ها
منتظرم
مرسی
صدرا

صدرا چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 ب.ظ

سلام امین
من آیدی ندارم اون دفعه هم که اومدم با آیدی دوستم وحید اومدم بگو من چیکار کنم زود باش بازی شروع شده

ژوکا چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:26 ب.ظ

سلام که اسم خداست
تورو جون امام رضا تمام حرفاهی رو که زدین تنها بخاطر دلخوری از توهین بود یا چیز های دیگه هم بود؟
نوشته هات این نشون میداد که با نوع اپ کردن های مهران مشکل داری واهانت بهانه است اینطور نیست ؟
تو اپ مهران بخش نظرات که میرم اغلب تمسخر مزاحمت سرزنش انتقاد مخرب ویا بچه های دیگری که همین مشکلو دارن رو میبینم دریغ از یک نظر ساز نده چرا؟ چون یا از این مسئله هیچ نمیفهمیم ویامیخوایم به نوعی از واقعیت فرار کنیم داداشی با پاک کردن صورت مسئله مشکلی حل نمیشه مشکل ما سانسور کردن یانکردن نیست یا تو این مسائل رعایت ادب نیست مشکل ما فرار از واقعیت هاست داستان یوسف نبی ولوط نبی در قران یک واقعیته مشکل ما یک نو ع قهروسرکوب نعمتهای خدادادیه ما باید این احساسات پامال شده مان را پیدا کنیم و.......
وتنها نصیحت کردن دردی رو دوا نمی کنه این فضای مجازی یک فرصتی برای مهران هاست با تلخ کردن این فضا به کام شون این فر صت رو از شون نگیرید
خدایش چقدر ازین بچه ها میدونی ؟شما چه راهنمایی براشون میکنید بغیر از نصیحت کردن؟ تو جامعه ما خیلی ها از این مشکلات رنج میبرن ولی باید گوش کنی تا بفهمی وباید بفهمی تا دوا کنی
امااگر واقعا از توهین دلخوری خیلی متاسف شما که مذهبی هستید چرا؟شما که به معصومین اقتدا دارید ایاایشان در مقابل اهانت چنین رفتار میکردن؟

سلام (لطفا اینو کسی نخونه و خود این دوستی که نظر داده بخونه)

خواهش میکنم)


ببخشید مثل اینکه شما اشتباه برداشت کردید

داداشی منم ۱۵ سالمه و در حدی نیستم که کسی رو نصیهت کنم

ببخشید من حرف شما رو قبول دارم اما اینو میگم

عزیز من هم یکی از اون ها هستم که میگی نباید بهشون تلخ کرد

داداشی گلم من اینو میگم من خودم صورت جلسه رو با تمام وجودم درک کردم و بازم دارم درک میکنم

عزیز من اینه حرفم داداشی منم زیر فشار بودم منم مشکلات مهران دارم

عزیزم من میدونم اما نباید دارو اشتباه به مریض بدیم
من اینو میدونم که ما نباید با تعریف مسائل که واسمون پیش باعث بشیم یکی که تازه بسن بلوغ رسیده تحریک بشه

عزیز من معصوم نیستم اما انسانم عزیز هرکی ادعا میکنه معصومه به من بگه که منم خبر دار بشم

عزیز میدونی همون معصومی که شما ازشون میگی
همین معصومین گفته اند (انسان از کاری خوشش بیاد و اون کار تایید کنه یعنی خودش اون کار کرده

دیانا چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:45 ب.ظ http://disko.blogtaz.com

بسمه تعالی سلام
---------------------
بازم دیسکو اپلود شد اما این بار متفاوت
---------------------
کلکسیون عکسهای ایرانی
---------------------
دیسکو با عکسهای ایرانی اپلود شد عکسهایی از نسل اریایی
---------------------
یه امشب رو با ما تو دیسکو باش شاید خوشت اومد
ما ثابت میکنیم ایرانی هم زیباست و فرهنگمون زیبا تر
--------------------
چشم به راه حضورتم بای تا های

سلام

اومدم

ستاره سهیل چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:51 ب.ظ

فقط میگم زیاده روی کردید همتون .... در ضمن شما که شماره از کسی نمیگرفتی ...چی شد ؟

سلام


اشتباه کردم و تاوان اشباهمو دارم میدم

دیگه حتی به بابامم اعتماد نمیکنم و رازم نمیگم چی برسه به دوستام که با یک انتقاد راز ادم میزنن تو صورتش

رضا (Best Boy) چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:18 ب.ظ http://shirazboys.blogsky.com

خصوصی
خصوصی

سلام داداشی
اومدم تو مسنجر نیستی
خیلی سرم شلوغه و نوت بوکم هم شارژ نداره
سیستم هم برادرم داره استفاده میکنه
و اگر نه منتظرت میموندم
فقط داداشی اینون بگم و برم
صبر کن و اون اپی که گفتی انجام نده
من قبلش باید باهات صحبت کنم
باشه داداشی
ازت خواهش میکنم این اژی رو که گفتی انجام نده
خیلی مهم هست
هم برای من
هم برای تو
راستی وب مهران هم مسدود شد
من برم
شرمنده که نمیتونم بمونم
بای

بابایی پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:25 ق.ظ

سلام امین گلم


شما بهترین پسربابا هستی

یه دوست پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:46 ق.ظ

سلام داداشی
خسته نباشی
دفاع همه جانبه ای بود
خیلی خوب دفاع کردی. واقعا بعضی ها نمیفهمن چی میگن و فکر میکنن از همه بالاترن
اما ببخشید ولی احمق ترین ادما اونایی هستن که فکر میکنن از همه بالاترن
پس خودتو ناراحت نکن
داداش یه مطلب رو میخواستم بهت بگم که واقعا خوشحالم کرده
خیلی خوشحالم کرده
اونم اینه که دیگه نمینویسی یک ناراضی




کسی که دوستت داره

سلام




گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه گریه

داداشی بعضی ها خیلی نامردن چرا وقتی نمیتونن محرم راز یکی باشن ازش میخوان که رازشون بهشون بگه

داداشی چرا بعضی ها وقتی با ادم رو راست نیستن انتظار دارن باهاشون رو راست باشی

گریه گریه گریه گریه

داداشی تر همین امام هشتم شما نمیدونی من همه چت کردنام سیو میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ببخشید کنترلم از دست دادم

شرمنده

ممنون من این اسم به خاطر یکی از دوستام عوض کردم

ببخشید

فتوا پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:46 ق.ظ http://fetvapesar.blogfa.com/

سلام امین داداش سر بزنی اپم ها

سلام


چشم

الانه میام

برو بخون شاید کمی خجالت کشیدی!!!! پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:27 ق.ظ http://hldkd.loxblog.com/

http://hldkd.loxblog.com

سلام

اره من خجالت کشیدم نه از خودم از اینکه انقدر احمق هستم یا به قول یه دوست انقدر ساده هستم که به هرکی بهم میگه سلام و هر کی بهم میگه دوست دارم فکر میکنم واقعا دوستمه


حالا میفهمم آقا نشگون راست میگفت

آقا نشگون بهم گفت امین شما ادمایی که از احساس لبریزن بدرد دنیای مجازی نمی خورن هوایی خودت داشته باش

من منظور آقا نشگون از اینکه هوا خودت داشته باش نفهمیدم فکر کردم منظورش اینه که خودم به کسی نشون ندم

اما الان میفهمم منظور ایشون چی بود آقا نشگون کاش بهم بهتر میفهموندی این حرف رو ولی بازم ازت ممنونم که بهم گفتی که مواظب باشم شاید بدتر از این میشد

ببخشید

برو بخون شاید دست ازین کثافت کاریها پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:29 ق.ظ http://hldkd.loxblog.com/

http://hldkd.loxblog.com
http://hldkd.loxblog.com
http://hldkd.loxblog.com
http://hldkd.loxblog.com
http://hldkd.loxblog.com

سلام آقا هومن

من همینو خوب میدونم من اگه هر کثافت کاری کردم

اگه من کثافتم اگه من نامردم اگه من یک آشغال بیشتر نیستم

اگه من از نظر شما یک بیمار هستم اگه من از نظر شما یک عقده ای هستم

اما اینو خوب میدونم که اگه کسی رازی رو بهم گفت

تو دلم نگه داشتم

من اولا به کسی توهین نکردم اما آقا هومن آیا شده من رازه کسی رو بر ملا کنم

آقا هومن که ادعا میکنی خیلی خوبی و از طرف خدا اومدی رو زمین که ما رو هدایت کنی
میدونی کسی که راز یکی رو به کسی بگه گناهش چی هست

۱۰۰بار بهت گفتم که (چیزی نگو که بعد پشیمون بشی)

من شمارو مثل دوست خودم دوست داشتم اما خدارو شکر میکنم که خودم بهت نشون ندادم میدونی چرا چون شما که نمیتونی یک راز رو نگه داری من نباید توقع داشته باشم جلوی نفس خودت نگه داری

یادت باشه یک قولی به من دادی قولت فراموش نکن

دوشنبه و چهار شنبه

شما به من قول دادی قول پسرونه که رازم حتی تو دعوا هامونم نگی

اما شما گفتی من بد من کثافت من آشغال من همون حیونی که شما میگی

اما شما که خوبی شما که فرشته ای شما که خوبی چرا خداوکیلی چرا رازی که فقط ۴ نفر میدونستن رو علنی کردی اره

خدا وکیلی چرا هومن من همه نوع توقع داشتم همه نوع همه نوع اما شما .......................................

ببخشید اما میتونی بپرسی از همه هومن منم فایلهارو گفتم سیو میکنم همه مدونن همه از نشگون - من لال نیستم - به رنگ نارنجی-یه دوست
همه اینا میدونن که من فایلایی که با هاشون چت میکنم سیو میکنم


آقا هومن شما هم رازی به من گفتید درسته؟ اما بهت قول میدم که من اونو علنی نمی کنم
من فایل گفتاری کسی رو به کسی دادم؟؟؟؟؟؟؟؟


آقا هومن من یادم نمیاد که به کسی فوش یا ناسزا گفته باشم اما شما گفتی


آقا هومن من از شما معزرت می خوام اما آقا هومن شما هنوز اسم واقعی منو نمیدونستی اومده بودی در مدرسم دنبال امین میگشتی فکر کردی ندیدمت
حالا حساب کن که اسم واقعی منو میدونستی چی کار میکردی

من کسایی که باید اسم منو بدونن میدونن و حتی شماره اصلی منو هم دارن

اما خدا رو شکر که من نه اسم به شما دادم نه خودم نشونت دادم

هومن من وقتی یکی رازی بهم میگه حاضرم آبروم بره اما رازشو بر ملا نکنم

چون من قول پسرونه دادم که حتی در دلخوری ها و دعوا ها هم راز کسی رو بر ملا نکنن

امید وارم این کارو کردی چی عمدن چی سهون اما امید وارم بتونی شب راحت بخوابی

یا وقتی داری از جلوی حرم رد میشی بتونی به حرم نگاه کنی

هومن خیلی ..................... ولش کن بی خیال

هومن ممنونم که تونستی رو قولت واستی هومن به جون مامانم که میدونی خیلی واسم عزیزه تا آخرین لحظه عمرم نمی بخشمت

می خوای باور کن می خوای باور نکن

هومن فکر نمیکردم با من این کار بکنی

همین

نشگون پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:08 ق.ظ

سلام
همیشه بشنو فکر کن بعد عمل کن
من می شنوم فکر می کنم و در بیشتر مواقع هیچی نمی گم
اگر بخوام ذهنمو در گیر همه چیز کنم هیچیم نمی مونه
درباره این موضوع هم حرف دیگه ای ندارم
موفق باشی

سلام

ممنون کاش منم یکم از شعور و عقل شما رو داشتم


آقا نشگون یا کاش بعضی از دوستان که ادعا میکنن خیلی خوبن یکم از معرفت شما رو داشتن

ببخشید

شما هم موفق باشید

غزل پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:44 ق.ظ http://www.donyaye-elm.blogfa.com

سلام داداشم نه این چه حرفیه من وظیفمه که به داداشم سر بزنم ...
داداشی حس میکنم ناراحتی آره؟!!
خدا کنه که اینطور نباشه ... من همیشه بهت سر میزنم داداشم چه کار داشته باشم چه کار نداشته باشم ...یه داداش امین که بیشتر ندارم
راستی ممنونم که دعام هم میکنی .
در ضمن منم خیلی دوستت دارم
مذاقب خودتم باش .
باشه ؟؟
آبجی غزل بازم مزاحمت میشه ...

سلام آبجی

خیلی ناراحتم خیلی داداشی تا حالا احساس کردی یکی از پشت بهت حمله کنه و یک چاقو بهت بزنه وقتی برگردی ببینی اونی که بهت چاقو زده یکی از دوستات هست که بهش اعتماد داشتی

داداشی از دیشب تا الان ۱۰بار تهدید به هک شدم

آبجی اینا چی فکر میکنن بیان من خودم ایدی و پسورد وب بهشون میدم تا ۳ روز دیگه

ابجی منو ببخش
اما من آدم بدی نیستم به جون مامانم بد نیستم

به امام رضا قسم که دورغگو هم نیستم

آبجی اگه یکی به یکی نامردی کنه خدا میبخشه اونو

داداشی من نمیبخشم داداشی من نمیبخشم هومن رو به جون مامانم نمی بخشم نمی بخشم

گریه گریه گریه گریه گیه گریه گریه گریه گریه گریه

گریه گریه گریه گریه رگیه گریه گریه گریه گریه گریه

گریه گریه گریه گریه یه گریه گریه گریه گریه گریه

احسان امو پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ق.ظ

http://hldkd.loxblog.com/
سلام پس این وبلاگ ماله کیه ؟
جریان چیه ؟
ای بابا دوباره دعوا ؟
اگه اینجوری پیش بره که من خودم به هیچکدومتون کاری ندارم ...

سلام
آقا احسان من با کسی دعوا ندارم

آقا احسان اون وب آقا هومن درست کردن که بگن من ایک ادم بدی هستم

من که خودم روز اول گفتم من ادم بدی هستم من خودم گفتم که خداکنه خدا منو ببخشیه

نه احسان امو داداشی من با کسی دعوا ندارم فقط تمام حرفم برای اولین و آخرین بار در جواب ایشون زدم

ببخشید داداشی من جواب نمیدم

درست تو دین ما روزه سکوت گناه هست اما روزه سکوت میگیرم
ببخشید

صدرا پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:08 ب.ظ

سلام
من توی یاهو هستم نمیای
تا یک و نیم بیشتر نیستم باید بریم جایی
امین هستی یا نه
صدرا

نارنجی پوش پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:46 ب.ظ

خنده خنده خنده خنده
داداشی این حرفا باد هواست
فقط بخند
میگم راستی چرا بلاگ اسکای صورتک خنده نداره
وای مردم از خنده
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه

داداشی اینا مشکل دارن
گفتی کی بود؟؟
هومن؟
وای هومن خیلی جکی
بیا یکم جک بگو بخندیم
خیلی باحالی هومن
ایول

سلام


منم میخندم

هومن یا منو ساده دیده یا خودشو زرنگ



مرسی

جی جی پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:03 ب.ظ http://sharab934.blogfa.com/

سلام امین کوچولو!!

خوبی پسر

آره خیلی وقتا ای کاشهایی هست

دوتا شعر نوشتم که بی ربط نیست یه سر بزن ببین می پسندی

موفق باشی

سلام
ممنونم

اومدم

غزل پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:54 ب.ظ http://www.donyaye-elm.blogfa.com

سلام داداش احسانم ... متوجه شدم ناراحتی ! درکتم میکنم !
منم کلی از این دوستان داشتم و دیگه برام درس عبرت شده که رازم و برای همیشه پیش خودم نگه دارم . داداشم اصلا ناراحت نباش ..
مطمئنم باش آبجی غزلت تا آخرش باهاته و تنهات نمیذاره ..
اگرم میخوان وبت و هک کنن بذار بکنن دوباره شروع کن مگه وب مارو هک نکردن ! چی شد دوباره از اول شروع کردیم
داداش امین جانم اگرم دوست داشتی با کسی دردو دلی کنی یا اگر کمک خواستی بیا وبم خصوصی برام بذار مطمئن باش در حد توانم بهت کمک میکنم عزیزم...
دیگه هم غصه نخور نیازم به قسم خوردن نیست من خودم متوجه شدم که تو چه پسری بودی و الان چه پسری شدی ! به الانت نگاه کن گذشته ها رو هم فراموش کن و برای صدمین بار تکرار میکنم و میگم انقدر به حرف بعضی از مردم توجه نکن...
گاهی توقف در ایستگاه بین راه فرصت خوبی برای دیدن مسیر طی شده و نگریستن به راه در پیش روست ؛گاهی برای رسیدن باید ایستاد...

سلام آبجی

ممنونم که منو درک کردی

داداشی نمیدونم چرا بعضی ها این کارا میکنن مثلا گفتن چیزایی که نباید بگن ارومشون میکنه؟

خوب بگن داداشی ببخشید من شما رو ناراحت کردم

داداشی ما بچه ها یک مشکل همینه همه میتونن خوردمون کنن و به همون سرعت یکی مثل شما(آبجی غزل - داداش مرتضی=به رنگ نارنجی ـ احسان امو) با خورده های قلبمون یک قصر بسازن واسمون

ممنونم

گریه گریه گریه

داداشی اینا گریه خوشحالی هست چون داداشی ها و آبجی دارم که منو دوست دارن این گریه خوشحالی هست

ممنونم

احسان امو پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:12 ب.ظ

سلام آقا من یه چیزی میگم خیلی هم ازدست امین عصبانی ام

***هرکی***


****میخواد ازمن ناراحت بشه***

*******************************اصلا برام مهم نیست***

حتی تو ##امین##

امین

خان

آقا حقته

به قول ما دندت نرم

کاریه که خودت کردی

همینه فک کردی به هرکسی تونت میشه اعتماد کرد؟

میدونی واسه چی من عکسم روگذاشتم تونت؟که همه ببینن؟من چی وکی هستم؟

منم چوبه نفهمیه خودم روخوردم مثه توکه نفهم بازی درآوردی

یه روزمن بایکی رفیق شدیم اوووووووووووو که میمردم براش گفت عکس

گفتم چشم دادم واونم به هرکی رسیدعکسمودادمنم

عکسموگذاشتم تونت همه ببین که اون برادرخسته نشه بخوادعکسه

منوواسه همه ایمیل کنه

تازه منه بدبخت روبگومیخواستم آدرس خونمون روهم بدم !!!!!!!!!!!!!!

خلاصه این بحث رو تمومش کن این تجربه ی خوبی بود برات ستاره سهیل هم

حرفه خوبی زده پس توهمونی بودی که شماره به کسی نمیدادی چطورشد؟

پس یه جورائی دنده ات میخاریدکه شماره دادی الانم چوبه همون هوست روکه هوس

کردی شمارتوبهش بدی میخوری

من تمامه این حرفهاروخوب کوبیدم تو پیشونیت که بره تومغزت البته بعیدمیدونم

یادته یه روزبهت گفتم هنوزبچه ای ؟

الان به این حرفم رسیدی نمیخوام ازاین ندونم کاریه تو سواستفاده کنم ورهات کنم

اما دستم رو هم بهت نمیدم که بلندت کنم . . .

هزارویک بارتووبلاگه...خوندم که من نمیخواستم به کسی بدم امارفتم خونشون و...

این اتفاق افتادبچه ها شمانریداینجورجاها....ودوباره روزازنووروزی ازنو...

حرفه آخره من

بچه

ازبیخه گوشت ردشده

گذشته روباهمه ی افرادبدش فراموش کن

واینم یه جائی بنویس وآویزه گوشت کن

باارزشترین روز واسه زندگی کردن امروزه ... امروزت روچیکارمیخوای بکنی ... ؟

والسلام

سلام

داداشی به خدا منم شانس اوردم داداشی من دوسه بار نزدیک بود برم سر قرارایی که گذاشته بود

میدونم میخونه

آقا هومن من شمارو تو نمایشگاه دیدم

اقا هومن من شمارو تو حرم امام رضا دیدم

اقا احسان فقط میتونم بگم من شانس اوردم همین
داشتم اشتباه همیشم تکرار میکردم

داداشی من ناراحت نشدم اما ممنونم که منو دوست داری و واست مهم هستم گریه

داداشی اگه قسمت باشه و خدا بخواد شاید برگردم و بازم بنویسم
از درد دلا اون موقع دیگه بزرگ شدم و میتونی دستم بگیری

دیگه هم نمیرم جایی و مطمئن باش دست شما دوستام ول نمیکنم

داداشی من شانس اوردم چون بار ها از احساس من سو استفاده کرد تا حتی نزدیک بود ادرس خانه خودمونو بهش بدم

چشم حتما این حرف یادم میمونه

من کسی رو نفرین نکردم و نمیکنم

اما باید بگم من داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم
بهم گفت مگه تو پست آخرت نمی خواستی بگی
اون کار تو رو راحت تر کرده و باید ازش ممنون باشی

و بهش بگی ممنونم اقا هومن که با خراب کردن خودت به من نشون دادی که چجور ادمی هستی

هومن من یک چیزی بگم که خوب بسوزی

من روز اخر می خواستم باهات تو حرم قرار بزارم که ببینمت ممنونم که چهره واقعی تو بهم نشون دادی شایدم امام رضا کمکم کرد و حمایتم کرد

داداش احسان من میفهمم تمام حرفات میفهمم ممنونم به قران که منو راحنمایی میکنی


داداشی یک چیزی بگم ناراحت نمیشی؟

من روز اول که بهم گفتی تو بچه هستی من ناراحت شدم و به دل گرفتم

اما الان میفههم منظورت چی بده

داداشی بابام میگه

باید دست معلمی که بهت چیزی یاد میده ببوسی
معلم مهم نیست که حتما تو اموزش پرورش باشه
هرکی به من چیزی یاد بده باید دستشو ببوسم

اقا احسان منو اول ببخش که ازت ناراحت شدم

و دوم اینکه با اجازت از دور دست شما رو میبوسم

همین

احسان امو پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:13 ب.ظ

سلام احتیاجی نیست به اون کار من پیشونیت رو میبوسم بیا این آپم روبخون ...

تازه من قراره معلم بشما البته اگه لیسانسم روبگیرم مدیره دبیرستان میشم :)

سلام


ممنونم داداشی احسان

به همین خدا که خیلی دوسش دارم . خیلی دوست دارم

رضا (Best Boy) پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:45 ب.ظ http://shirazboys.blogsky.com

سلام
من رفتم
ولی نظرات وبت رو خوندم
نتونستم ساکت بمونم
چزایی که خوندم اگر یادم باشه میگم
۱.اگر کسی بهت گفته هک میکنم وبت رو بهش بگو اگر میتونی هک کن
دروغ میگن اینا هک کردن بلد نیستن که
فقط دااشی اینو بگم که فایل های ژیوست و ناشناخته رو باز یا دانلود نکن هیچ مشکلی ژیش نمیاد
۲.یک جایی جواب یک نفر رو دادی نوشته بودی که اگر خدا قسمت کنه بر میگردم مینویسم
ممنون داداشی خیلی گلی که بی خیال رفتن شدی
اگر دوست داشته باشی و منو قابل بدونی من هم کمکت میکنم
۳.از دستت خیلی ناراحتم
داداشی دیدی این همه بهت گتم که به کسی اعتماد نکن
مخصوصا بچه های شهر خودتون
این از اقا هومنش که تو زرد در اومد
داداشی خیلی از دستت عصبانیم
من این همه بهت گفتم ولی اصلا حرف های من رو قبول نداری
باشه من هم یکی مثل بقیه
ولی نشگون چی
احسان چی
مگه اونا هم بهت نگفته بودن که به کسی به این راحتی اعتماد نکن؟؟؟؟
داداشی دیدی هم از اون رو ز تا حالا هم دیشب برات کامنت گذاشتم که این اپی که میخواهی بکنی رو بی خیالش شو
فکر میکنی من برای چی میگفتم؟
برای اینکه به قول خودت این هومن دوستت بود
حالا اگر بقیه بخونن چه خبری میشه
راه دور نمیرم
خودم رو مثال میزنم
مثلا من الان با تو خوبم
ولی مگر تو فردا خبر داری؟
که چه جور ادمی باشم
من هر خری که باشم مثل هومن پست و بیشرف نیستم
ولی ادمی خیلی انعطاف پذیره
و ممکنه که خیلی تغییر کن
و به بدترین موجود روی زمین هم تبدیل بشه
داداشی ایتنا رو بهت گفتم به خاطر اینکه دوست دارم اینقدر ساده نباشی
به خدا بابات راست گفته
هرکی که بهت میگه دوست دارم فکر میکنی دوستته؟
پس من به همین خاطر دیگه بهت نمیگم دوست دارم
که یک موقع فکر بد نکنی در مورد من
داداشی دیدی من بهت گفتم نه شماره میخوام نه عکس
فقط دوستی پاک و صادق
چیز زیادی ازت خواستم؟
دوست دارم بیای پیشنهادم رو قبول کنی و بیای با هم یا همین وب رو یا یک وب دیگه بزنیم
هر کی هم مثل هومن اومد پدرشو در میاریم
داداشی وقتی نظراتتو میخوندم به خدا دلم میریخت
از اینکه خیلی ها گرگ هستن و تو ساده تر از این حرفا بهشون اعتماد میکنی
همین جا ازت خواهش میکنم به هیچ کس اعتماد نکن
حتی به من
باشه داداشی
ببخشید سرتو درد اوردم
ولی دوست ندارم که دیگه به کسی اعنماد کنی
نوکرتم داداشی
میدونم داداشی زیاد داری
دوست دارم منو هم یکی از داداشی ها کوچیکت حساب کنی
فقط به خاطر روح لطیف و پاکی که داری
مرسی که به مزرفات من گوش دادی
بای

سلام

داداشی به خدا سرم انداختم پایین و نمیدونم چی جواب شما رو بدم

داداشی من باید برم خیلی دوست دارم بمونم به جون مامانم خیلی دوست دارم ببمونم و جشن تولد ۱۵ سالگی خودم تو وبم بگیرم اما نمیتونم

داداشی دیگه علنی شده چیزی واسه پنهان کردن ندارم داداشی من باید۳برم شایید هم ۴ اما یک چیز رو مطمئن باش داداشی من این چند صبایی که اومدم تو نت و با شما دوستان (نشگون-صدرا و سینا-شما اقا رضا-به رنگ نارنجی آقا مرتضی-احسان امو-آبجی غزل -یه دوست - هومن - مهران -اقا ارسلان - اقا داریوش - اقا کوروش-قریب آشنا - مراحم کوچولو) آشنا شدم به جون خودم بهترین روزای عمرم بود داداشی انشاالله میام انشاالله اگه خدا من بر میگردم داداشی اون موقع میام و واست آف میزارم که یک وب بزنیم با هم من درد دلام تو ش مینویسم شما هم درد دلاتو مینویسی بعد به قول رامیلا دوست آبجی غزل تو بلاگ اسکای میترکونیم

داداشی من قول گرفتم هر چند وقت یک بار بتونم یک آپ بکنم شاید ماهی یک بار

داداشی به همین امام رضا که الان سمت چپ میفته اگه میتونستم بمونم میموندم چون نمیدونم دوستان راست میگن این دنیا شاید دروغین باشه اما از دنیای واقعی زیبا تر هست

داداشی ببخشید دیگه من نمیتونم با اجازه شما ادامه داستان دورتی رو میزارم تا ببینیم خدا چی می خواد

با اجازه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد